برای توی مینویسم
بله، خود خودت. همان جوهر. همان که آدمها نمیفهمندش. من میفهمم. میدانم.
من فروغ چشمان تو را میشناسم. پشت صدای بلندت، ضربان نازک قلبت را میشناسم. خندههای تو حتما به معنای خندهی چشمانت نیست. من خندههای قلبت را میشناسم. تو همان آشنای دوری که دیر دیدمت.ای تو که دلت به وسعت دریاست، به کوچکی قرص ماه از روی زمین و به نازکی ساقهی گندمیدر تابستان. با توام. تویی که بوی تلخ تنهاییهای دنجم را میدهی. و رنگ دوست داشتنهایت تاریک است. انگار که سایه، همپای من. و اگر جهان تاریک باشد دربرگیرندهام.
تلخ و تاریک برای من برای تو، خیلی معنی دارد.
با توامای به سیاق خود رها!
خوب باش.
دل قوی دار که تاریکی زیباست.
بازدید : 541
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 4:17